tkbleak.com

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا سخن که از حمله کارگرتر بود . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 20  بازدید دیروز: 2   کل بازدیدها: 59201
 
نوشته های قدیمی - رازهای دل من
 
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

||اهل دلها|| همه چیز مال تو ولی تو مال من [133]
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر [216]
یا تو یا هیچ کس دیگه [166]
رز 2 رنگ [75]
[آرشیو(4)]


|| مطالب بایگانی شده || نوشته های قدیمی
آرشیو آهنگ ها
آرشیو برنامه ها
پاییز 1386
تابستان 1386

|| اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || نوشته های قدیمی - رازهای دل من
احسان
سلام. به وبلاگ من خوش آمدید. امیدوارم که راضی باشید. نظرات پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید : تلفن تماس: 09352506685 E-mail:ehsan_hasti_2007@yahoo.com

|| لوگوی وبلاگ من || نوشته های قدیمی - رازهای دل من

|| لینک دوستان من || .: شهر عشق :.

|| لوگوی دوستان من ||

محمد علی مقامی - به روز رسانی :  1:50 ع 86/11/26

|| اوقات شرعی ||


|| آهنگ وبلاگ من ||

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
online
Online Dating
دوست دارم....
نویسنده: احسان(سه شنبه 86/5/16 ساعت 9:58 صبح)

دوست دارم......

دوست دارم آغاز شوم

دوست دارم چون  قطره باران بر بام هر خانه ای ببارم

تا از راز مردمان آن خانه سر درآورم

این کار مرا به حساب  کنجکاوی نگذار!!!!

دوست دارم با غم تک تک  آنها مأ نوس شوم

تا بتوانم تسکینی بر درد وزخم مانده بر  قلبشان باشم

دوست دارم پرواز کنم

دوست دارم در اوج بمیرم

اما !... نه.. تاب دوری از تو را ندارم

دوست دارم اشکهای روی گونه ات باشم

چون می دانم که هر  قطره اشک تو تاوان سخت انتظار است

دوست دارم برای  لحظه ای از خود دور باشم

و همچون قاصدک کنار پنجره ی اطاقت ظاهر بشوم

وتورا ببینم که چگونه بی تابی

دوست دارم گریه هایت را با من تقسیم کنی

اما نه... تحمل گریه هایت را ندارم

دوست دارم خنده هایت را با من تقسیم کنی

اما! خنده هایت آنقدر کمند که بی انصافیست اگر

نیمی از آن را برای خود بدانم



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

...............
نویسنده: احسان(سه شنبه 86/5/16 ساعت 9:55 صبح)

سردی نگاتو بشکن

فاصله سزای ما نیست

تو بدون واسه همیشه

این جدا ئی حق مانیست

بودن تو آرزومه

حتی واسه یه لحظه

میمیرم بی تو

خوندن من یه بهانست

یه سرود عاشقانست

من برات ترانه می گم

تا بدونی که باهاتم

تو خود دلیل بودنم

بی تو شب سحر نمی شه

میمیرم بی تو

 من عشقت رو به همه دنیا نمی دم

حتی یادت رو به کوه ودریا نمی دم

با تو می مونم واسه همیشه

اگه دنیا بخواد منو تو تنها بمونیم

واست میمیرم

جواب دنیا رو می دم

با تو می مونم واسه همیشه

خاطرات تو رو چه خوب چه بد حک می کنم

توی تنهایام فقط به تو فکر می کنم

با تو می مونم واسه همیشه  

سردی نگاتو بشکن

فاصله سزای ما نیست

تو بدون واسه همیشه

این جدا ئی حق مانیست

بودن تو آرزومه

حتی واسه یه لحظه

میمیرم بی تو

خوندن من یه بهانست

یه سرود عاشقانست

من برات ترانه می گم

تا بدونی که باهاتم

تو خود دلیل بودنم

بی تو شب سحر نمی شه

میمیرم بی تو

 من عشقت رو به همه دنیا نمی دم

حتی یادت رو به کوه ودریا نمی دم

با تو می مونم واسه همیشه

اگه دنیا بخواد منو تو تنها بمونیم

واست میمیرم

جواب دنیا رو می دم

با تو می مونم واسه همیشه

خاطرات تو رو چه خوب چه بد حک می کنم

توی تنهایام فقط به تو فکر می کنم

با تو می مونم واسه همیشه  

سردی نگاتو بشکن

فاصله سزای ما نیست

تو بدون واسه همیشه

این جدا ئی حق مانیست

بودن تو آرزومه

حتی واسه یه لحظه

میمیرم بی تو

خوندن من یه بهانست

یه سرود عاشقانست

من برات ترانه می گم

تا بدونی که باهاتم

تو خود دلیل بودنم

بی تو شب سحر نمی شه

میمیرم بی تو

 من عشقت رو به همه دنیا نمی دم

حتی یادت رو به کوه ودریا نمی دم

با تو می مونم واسه همیشه

اگه دنیا بخواد منو تو تنها بمونیم

واست میمیرم

جواب دنیا رو می دم

با تو می مونم واسه همیشه

خاطرات تو رو چه خوب چه بد حک می کنم

توی تنهایام فقط به تو فکر می کنم

با تو می مونم واسه همیشه  

  



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

........
نویسنده: احسان(سه شنبه 86/2/11 ساعت 9:2 عصر)

اگه سلطنت بلد نباشم سلطنت نمیکنمٍ اگه زندگی بلد نباشم زندگی نمیکم اما اگه دوست داشتن رو بلد نباشم به خاطره تو یاد میگیرم



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

سرنوشت
نویسنده: احسان(سه شنبه 86/2/11 ساعت 8:56 عصر)

سرنوشت ننوشت گر نوشت بد نوشت اما باور کن نمی توان سرنوشت را از سر نوشت

 

اولین کسی که عاشقش میشی دلتو میشکونه و میره . دومین کسی رو که میای دوست داشته باشی و از تجربه قبلی استفاده کنی دلتو بدتر میشکنه و میزاره میره . بعدش دیگه هیچ چیز واست مهم نیست و از این به بعد میشی اون آدمی که هیچ وقت نبودی . دیگه دوست دارم واست رنگی نداره .. و اگه یه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو میشکونی که انتقام خودتو ازش بگیری و اون میره با یکی دیگه ...... اینطوریه که دل همه آدما میشکنه



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

آخرین لحظه دیدار
نویسنده: احسان(سه شنبه 86/2/11 ساعت 8:46 عصر)

در اخرین لحظه دیدار به
چشمانت نگاه کردم و
گفتم بدان اسمان قلبم
با تو یا بی تو بهاریست
همان لبخندی که توان را
از من می ربود بر لبانت
زینت بست.
و به ارامی از من  فاصله
گرفتی بی هیچ کلامی.
من خاموش به تو نگاه می کردم
و در دل با خود می گفتم :ای کاش این قامت
نحیف لحظه ای فقط لحظه ای  می اندیشید که
اسمان بهاری یعنی ابر
باران رعد وبرق و طوفان
ناگهانی
و این جمله ،جمله ای
بود بدتر از هر خواهش
برای ماندن و تمنایی
بود برای با او بودن.



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

با تو
نویسنده: احسان(سه شنبه 86/2/4 ساعت 6:51 عصر)

با تو الفبای عشق را آموختم

    ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم

         به تو و کلبه عشقمان بالیدم

               تو همه گمشده ام شدی

                     حال که اینچنین شیفته توام

                            باش تا در کنارت آرامش یابم........



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

عاشق
نویسنده: احسان(سه شنبه 86/2/4 ساعت 6:45 عصر)

                                             

 

عاشق چشمی باش که تو را با همه ات میخواهد....

 



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

بوسه...
نویسنده: احسان(سه شنبه 86/2/4 ساعت 6:36 عصر)

جکم

بر سنگ قبر من بنویسید خسته بود              اهل زمین نبود نمازش شکسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود           تنها از این نظر که سراپا شکسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود             چشمان او که دائماً از اشک شسته بود
    بر سنگ قبر من بنویسید این درخت              عمری برای هر و تبر تیشه دسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر             پشت  دری که باز نمی شد نشسته بود

  



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

من نظر میخوام...
نویسنده: احسان(شنبه 86/2/1 ساعت 5:37 عصر)
من نظر می خوامarezoo


چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

رویا....
نویسنده: احسان(شنبه 86/2/1 ساعت 5:31 عصر)

در رویا هایم تو را تصور می کردم

 

 تو را فرشته ای نجاتی برای  خود می پنداشتم

 

برای خود کلبه ای ساخته بودم و تو با مهر و محبت  در کنارم زندگی می کردی

 

عشق و زندگی ام بودی و برایم ترانه های عاشقی می سراییدی

 

ولی آن نسیم ملایمی که وزید  تمام زندگی ما را نابود کرد وتو

 

و تو دیگر ناپدید شدی    ،   تو دیگر نبودی

 

آن نسیم ملایم تو را با خود برده بود نمی دانم کجا

 ولی می دانم دیگر هیچ جاده ی  خاکی نبود که تو را به من متصل کند

arezoo


ای کاش .....

کسی عاشق کسی نمی شد

.. اما .. وقتی عاشق شد دیگه هیچ وقت تنهایی رو به آغوش گرم

یار عزیزش بر نمی گردوند .

ای کاش .....

بیوفایی به دنیا نمی اومد .

ای کاش .....

دروغ به دنیا نمی اومد .



چشمات رو ببند یه حرف از ته دلت ( )حرف از ته دل

<      1   2   3      >

Click Here To Navigate
border="0" ALT="Google" align="absmiddle">
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اختروش ***java4ir.blogfa.com*** ***java4ir.blogfa.com***

سفارش تبلیغ
صبا ویژن